سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درِ دانش را استوار کنید که در آن شکیبایی است . [عیسی علیه السلام]
یا رب المهدی -
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ

کل بازدید : 18446
بازدید امروز : 2
بازدید د?روز : 10
........... درباره خودم ..........
یا رب المهدی -


.......... لوگوی خودم ........
یا رب المهدی - .......جستجوی در وبلاگ .......

............. بایگانی.............
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385

............. اشتراک.............
 
............ طراح قالب...........


چـــــــــــــــــرا ؟
  • نویسنده : :: 85/9/3:: 1:13 عصر
  • اگر خدا کفیل رزق است، غصه                چـــــــــــــــــرا ؟

    اگررزق تقسیم شده است، حرص           چـــــــــــــــــرا؟

    اگر دنیا فریبنده است،اعتماد به آن        چـــــــــــــــــرا ؟

    اگر بهشت حق است، تظاهر به ایمان       چـــــــــــــــــرا؟

    اگر جهنم حق است، این همه ناحق کرد ن چـــــــــــــــــرا؟

    اگر حساب حق است، جمع مال حرام        چـــــــــــــــــرا؟

    اگر قیامتی هست، خیانت به مردم          چـــــــــــــــــرا؟

    اگردشمن انسان شیطان است،پیروی ازاو چـــــــــــــــــرا؟

     


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سوال و جواب اعرابی از حضرت رسول اکرم (ص) "بحارالانوار"

    عرض کرد میخواهم داناترین مردم باشم، حضرت فرمود از خدا بترس

    عرض کرد میخواهم از خالصان درگاه خدا باشم، حضرت فرمود شب و روز قرآن بخوان

    عرض کرد میخواهم همیشه دل من روشن باشد، حضرت فرمودکه مرگ را فراموش مکن

    عرض کرد میخواهم همیشه دررحمت حق باشم ، حضرت فرمودبا خلق خدا نیکی کن

    عرض کرد میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد ،  حضرت فرمود همیشه توکل بخدا کن

    عرض کرد میخواهم درچشم مردم خوار نباشم، حضرت فرمود پرهیزکار باش

    عرض کرد میخواهم عمر من طولانی باشد، حضرت فرمود صله رحم کن

    عرض کرد میخواهم روزی من وسیع گردد، حضرت فرمود همیشه با وضو باش

    عرض کرد میخواهم بآتش دوزخ نسوزم، حضرت فرمود چشم و زبان خود را ببند

    عرض کرد میخواهم بدانم گناه به چه چیز ریخته میشود،حضرت فرمود تضرع و توبه به حال بیچارگی

    عرض کرد میخواهم سنگین ترین مردم باشم، حضرت فرمود از کسی چیزی مخواه

    عرض کرد میخواهم پرده عصمتم دریده نشود، حضرت فرمود پرده عصمت کسی را مدر

    عرض کرد میخواهم که گورم تنگ نباشد، حضرت فرمود مداومت کن بقرائت سوره تبارک

    عرض کرد میخواهم مال من بسیار شود، حضرت فرمود مداومت کن بقرائت سوره واقعه هرشب

    عرض کرد میخواهم فردای قیامت ایمن باشم، حضرت فرمود میان شام و خفتن بذکر خدا مشغول باش

    عرض کرد میخواهم خدایتعالی را درنماز حضور یابم، حضرت فرمود دروقت ساختن وضو بسیار دقت کن

    عرض کرد میخواهم ازخالصان باشم، حضرت فرمود درکارها راستی و درستی پیشه کن

    عرض کرد میخواهم برای من عذاب قبر نباشد، حضرت فرمود جامه خود را پاک نگهدار

    عرض کردمیخواهم درنامه عمل من گناه نباشد،همیشه خیروخوبی باشد،حضرت فرمودبا پدرومادرنیکی کن    


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    احساسات باارزشمند !!!
  • نویسنده : :: 85/8/24:: 8:51 عصر
  • احساسات باارزشمند !!!

     

    همیشه می پنداشتم

    کارهای روزانه ی من

    بسیار حیاتی هستند

    گفته های روزانه ام

    بسیار ضروری هستند

    و آموخته های روزانه ام

    بس هیجان انگیز

    ولی حال در می یابم

    آن چه هر روز حس می کنم

    از هر چیز دیگری

    با ارزش تر است

    و عشق ما به خدا

    ژرف ترین احساسات ما است

    خدایا به خاطر عشقت متشکرم

    عشق خدا با ارزش ترین و زیبا ترین بخش زندگی ما است


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    روزحساب
  • نویسنده : :: 85/8/24:: 8:46 عصر
  • روز حساب

     

    مرگ ،پایان نیست ،بل آغازاست بر تمامی کرده ها وگفته ها و شنیده ها .نه براین باورباش که آمدی و رفتی ،نه اکنون آغاز راه است آغازی بر عمری که گذراندی چه کردی ؟چه خواهی کرد .

    اکنون روز حساب است .


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    بازگشت به عفاف
  • نویسنده : :: 85/8/24:: 8:41 عصر
  •  بازگشت به عفاف

    خانم وندی شلیت ، متولد 1975 در ایالت ویسکانسین آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشکده ویلیامز سعی کرده با شواهد دقیقی مشکلات ناشی از بی توجهی به عفاف را در جامعه آمریکا بررسی کند و به نقش اساسی عفاف در سلامت فرد و جامعه بپردازد .

    شاید او از معدود زنانی باشد که با منطق و استدلال نارضایتی درونی زنان قربانی بی عفتی را بر ملا می کند ، چرا که معمولا اعتراض علیه فرهنگ مسلط جامعه شجاعت خاصی را می طلبد . او در واقع تک صداهای اعتراض آمیز را از دل فرهنگ آمریکا بیرون کشیده و آنها را با صدایی بلند بیان کرده است .

    وی به شکوه های بسیاری از زنان اشاره می کند که خود را در حل مشکلات ناشی از بی عفتی حاکم برجامعه تنها می پندارند و برای کمک ، دست یاری به سوی نشریات زنانه دراز می کنند و اغلب پاسخ هایی بی پایه و اساس در یافت می نمایند . شلیت ، پاک دامنی را امری فطری می داند و معتقد است زنان در حال پی بردن به اهمیت این خواسته درونی هستند .

    برگرفته شده از کتاب بازگشت به عفافA RETURN TO MODFSTY،

     


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    «گوهرشناسى‏»
  • نویسنده : :: 85/7/11:: 8:52 عصر
  • «گوهرشناسى‏» کار هر کس نیست. شناخت «عمل مخلصانه‏»، واقعادشوار است.
    امام صادق‏علیه السلام یکى از نشانه‏ها و معیارهاى آن را چنین بیان فرموده‏است:
    «عمل خالص، آن است که نخواهى جز خدا، کسى تو را بر آن بستاید».
    گاهى درسویداى درونت،در اعماق دلت،نیت و انگیزه‏اى است که‏خودت هم به سختى متوجه آن مى‏شوى.
    همان نیت پنهان، گاهى عمل را تباه مى‏سازد و خرمن را به آتش‏مى‏کشد.انسان‏هاى وارسته، چنان روح بلندى دارند که جز «تقرب به خدا»عامل دیگرى آنان را به کار، به ویژه کارهاى عبادى و صالحات، برنمى‏انگیزد.«گداى کوى تو، از هشت‏خلد، مستغنى است. اسیر قید تو، از هر دو عالم، آزاد است‏»..
    آیا عارف‏تر وعاشق‏تراز«على‏» مى‏شناسى؟ اخلاص و راه و رسم‏بندگى هم باید از این امام عاشقان آموخت.
    عبادت،براى رسیدن به نعمت‏هاى بهشت،عبادت تاجران سوداگراست وامید عطا و ثواب داشتن، دکاندارى است و عبادت به خاطر دورى ازآتش، کار بردگان ترسو است.
    این است عبادت عارفان عاشق. این همان است که على‏علیه السلام فرمود: «کسانى خداوند را نه بدان امید، و نه روى این ترس، بلکه از روى سپاس‏و شکر پرستیدند که این عبادت آزادگان است‏». .
    خالص کردن عبادت، کار اولیاء خداست. به یاد آوریم، روزى را که خداوند خواهد فرمود:
    «من، تو را بودم. تو که را بودى؟...».
    چه کمیاب است «گوهر اخلاص‏»! و چه فراوان است کالاهاى «ریایى‏» در بازار اعمال!
    وقتى مزد و پاداش را خدا مى‏دهد، چرا کار براى دیگران؟ تصفیه کردن «عمل‏» از انگیزه‏هاى غیرالهى، کارى دشوار است ، ولى‏لازم و کارساز. بدون آن، چه امیدى به اجر خدایى؟
    دیده‏اى که بعضى «انفاق‏» مى‏کنند، تا سخاوتمند به شمار آیند، «نماز»مى‏خوانند، تا آدم خوبى شناخته شوند، به جبهه میروند،تا انقلابى به شمارآیند، به نیازمندان، سیلزدگان و صندوق‏هاى امداد، کمک مى‏کنند، تاکسب اعتبار کنند، مى‏نویسند، تا مشهور شوند، درس مى‏خوانند، تا دانش ومعلومات خود را به رخ این و آن بکشند. صد تاى اینها به یک قاز نمى‏ارزد. آیا دوست دارى به خاطر «کار نیک‏»، ستایشت کنند؟
    آیا واقعا براى تو مهم است که بدانند فلان کار شایسته را انجام داده‏اى،یا چندان فرقى نمى‏کند؟!
    رد پاى «ریا» را که ظریف‏تر از اثر پاى مورچه بر سنگى سخت در شبى‏تاریک است، همین جاها مى‏توان پیدا کرد. اینجاست که آدم مى‏فهمد«اخلاص‏»، واقعا یک گوهر کمیاب است و ارزنده.
    آیا تو حاضرى از بازار، یک «کالاى معیوب‏» و «جنس خراب‏» رابخرى؟ کارهاى ریایى، همان اجناس خراب است. خدا که مشترى اعمال ماست، جز «متاع خوب‏» نمى‏خرد. پس...چرا ریا؟


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    چه بخواهى و چه نخواهى
  • نویسنده : :: 85/7/1:: 2:53 عصر
  • چه بخواهى و چه نخواهى

     

     

    چه بخواهى و چه نخواهى، روزگار با بد و خوبش مى‏گذرد امروز حادثه‏اى پیش مى‏آید که تو را دلخوش مى‏کند، فردا واقعه‏اى اتفاق مى‏افتد و نگرانت مى‏کند; مهم این است که در این دلخوشى و نگرانى به بیهودگى کشیده نشوى و دچار غفلت نگردى .  اگر حواست جمع باشد از روزگار درسهاى خوبى مى‏توانى بگیرى . مثلا بسیارى از اسرار نهان با گذشت زمان بر تو آشکار مى‏شود، پرده‏ها برمى‏افتد، چهره زشت ‏باطل نمایان مى‏شود و حق نیز چون آینه شفاف و روشن جلوه مى‏کند از سوى دیگر روزگار چون معلمى است که به آرامى درس سودمند تجربه مى‏آموزد، عبرتهایى نشانت مى‏دهد و پندهایى در گوشت مى‏خواند که در هیچ مکتب و مدرسه و دانشگاهى نمى‏توانى مانند آن را بیابى.

     با روزگار نباید از در دشمنى و ستیز وارد شد که اگر چنین کنى او نیز با تو دشمنى خواهد کرد و البته در نبرد با قوانین و سنتهاى روزگار هر چقدر هم که تو توانا و نیرومند باشى، شکست‏خواهى خورد. یادت باشد از تحولات و دگرگونیهاى زمان دچار شگفتى نشوى چون طبیعت زمانه همین .تغییر و دگرگونى است و آن چنان سریع و همه‏جانبه و همه‏گیر این تحولات اتفاق مى‏افتد که هیچ  کس از آن در امان نمى‏ماند.

    از درسهاى دیگر روزگار،این است که هر که عالم به مقتضیات زمان خود باشد هرگز مورد هجوم اشتباهات قرار نمى‏گیرد; از این رو انسان عاقل موظف است زمان خود را بشناسد و به وظایف خویش توجه کند . . فراموش نکن که شباهت اخلاقى مردم به محیط اجتماعى و مقتضیات زمان خودشان، بیشتر از شباهت‏به صفات خانوادگى و خلقیات پدران آنهاست .امام على (ع) در نهایت روشن‏بینى و دقت‏نظر فرموده‏اند:آداب و رسوم زمان خودتان را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید; زیرا آنان برای زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند .


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    دوستی خدا با جوانان
  • نویسنده : :: 85/7/1:: 9:34 صبح
  • دوستی خدا با جوانان

     

    پروردگار عالمیان تمام بندگان خود را دوست مى دارد و نشانه هاى فراوانى از این دوستى پایدار در قرآن مجید به چشم مى خورد. قرآن با بیان این که خداوند محسنین و توابین و متطهرین و متقین و صابرین و متوکلین و مقسطین و مطهرین را دوست مى دارد، این حقیقت را به خوبى روشن کرده است. اما در عین حال نسبت به جوانان، به خاطر جایگاه خاصى که در نظام عالم هستى دارند، دوستى و علاقه دیگرى دارد . 
    خداوند جوانان را به خاطر جوانى دوست داشته و احترام مى کند. محمد بن سلیمان از پدرش نقل کرده که در خدمت امام صادق ـ علیه السلام ـ بودم که ابوبصیر وارد شد، در حالى که نفسهاى عمیقى میکشید  . همین که در جاى قرار گرفت، امام به او فرمود: علّت این نفس بلند و عمیقى که مى کشى چیست؟ گفت: اى فرزند رسول خدا، سن من بالا رفته و استخوان هایم کوبیده گشته و مرگم فرا رسیده و این در حالى است که نمیدانم سرنوشت آخرتم چگونه خواهدشد.امام فرمود: اى ابا محمد تو نیزکه چنین میگویی؟ گفت : فدایت شوم، چرا چنین نگویم  امام فرمود: اى ابا محمد، آیا نمى دانى که خداوند متعال جوانان شما را اکرام میکند و از بزرگسالان شرم و حیا میکند؟   گفت: فدایت شوم، چگونه خدا جوانان را اکرام کرده و از بزرگسالان و پیرمردان شرم میکند؟ حضرت فرمود: خداوند جوانان را به احترام جوانى عذاب نخواهد کرد و از پیرمردان شرم نموده، آن ها را حسابرسى نمى کند . از این رو است که خداوند تمام پیامبران را در جوانى به پیامبرى برانگیخت و به خاطر همین دوستى است که تمام بهشتیان جوان  خواهند بود و قرآن در روز محشر به صورت جوانى نشان داده مى شود  و به همین جهت است که اصحاب کهف با این که بزرگسال بودند، امّا قرآن آنان را جوان خطاب کرد  و امام زمان (عج) نیز در چهره یک جوان ظاهر مى گردد  و یارانش همه جوان هستند] و سرانجام ملک الموت در چهره جوانى سفید روى خواهد آمد آری، این کمال بى انصافى است که جوان بداند خداوند چه قدر او را دوست دارد به او مهر و محبت مى ورزد، اما او با گناه در محضر خالق خود، راه دوستى متقابل را بر خود ببندد .                                

     


    یا رب المهدی

    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    <      1   2   3